سران کشورهای عربی و اسلامی روز دوشنبه در دوحه، پایتخت قطر، گردهم آمدند تا حمله اخیر رژیم اسرائیل به قطر و دیگر «اقدامات خصمانه» این رژیم را مورد بحث و بررسی قرار دهند.
محمد اسحاق دار، وزیر خارجه پاکستان، بر اهمیت این نشست تأکید کرده و خواستار «نقشه راه روشنی برای مقابله با این وضعیت» شده است. او گفته که دنیای اسلام به این نشست چشم دوخته و منتظر نتیجه آن است.
مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، نیز از کشورهای اسلامی خواست تا روابط خود با اسرائیل را قطع کنند. او پیش از پرواز به دوحه گفت: «کشورهای اسلامی میتوانند روابط خود را با این رژیم جعلی قطع کنند و اتحاد و همگرایی خود را حفظ کنند.»
روز یکشنبه، وزیران خارجه کشورهای شرکتکننده پشت درهای بسته درباره اقدامات مشخص و عملی در پاسخ به حمله رژیم اسرائیل بحث و گفتگو کردند.
با این حال، کارشناسان مسائل منطقه میگویند که انتظار نمیرود این نشست به تصمیمات عملی در راستای مقابله مشترک با تهدیدهای مشترک علیه جهان اسلام و دنیای عرب منجر شود.
آنها در این زمینه به برخی فرازهای منتشرشده از متن پیشنویس این نشست اشاره میکنند که حامل هیچ پیام قدرتمندی علیه امریکا، اسرائیل و سایر متحدان این رژیم تبهکار نیست.
اگرچه بسیاری از سران و رهبران شرکتکننده در نشست دوحه بر ضرورت اعمال فشار بر رژیم اسرائیل، اتحاد و همبستگی امت اسلامی، و مقابله مشترک با تهدیدهایی که از سوی این رژیم به وجود آمده تأکید میکنند، اما واقعیت این است که تعداد بسیار کمی از آنها واقعاً مایل به انجام این تعهدات هستند.
بهعنوان نمونه، کشوری مانند ترکیه که از یک سو عضو پیمان نظامی ناتو است و با اسرائیل نیز روابط گسترده سیاسی، نظامی، اقتصادی و امنیتی دارد، و از سوی دیگر در واکنش به تحولات جهان اسلام مانند نسلکشی رژیم اسرائیل در غزه یا حملات رژیم علیه ایران، سوریه و قطر واکنش تند سیاسی نشان میدهد، در عمل حاضر نیست حتی از منافع کوتاهمدت اقتصادی رابطه با اسرائیل نیز دست بردارد یا به یک پیمان دفاعی مشترک با کشورهای اسلامی برای مقابله با تهدیدهای ناشی از اشغالگری این رژیم جنایتکار و جعلی متعهد شود.
برخی دیگر از اعضای اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی مانند امارات متحده عربی، بحرین و مصر نیز موقعیت مشابهی دارند. آنها از یک سو با اسرائیل پیمان ابراهیم امضا کرده و روابط خود را عادیسازی کردهاند، و از سوی دیگر در واکنش به تجاوزات و اشغالگریهای این رژیم جنایتکار علیه کشورهای اسلامی و عربی مانند قطر واکنش تند و قاطعانه نشان میدهند و بر حمایت خود از کشورهای اسلامی قربانی این تجاوزگری تأکید میکنند.
از سوی دیگر، بسیاری از کشورهای اسلامی و عربی با امریکا روابط استراتژیک دارند یا سیطره و هژمونی سیاسی، امنیتی و اقتصادی واشنگتن را پذیرفتهاند. شماری از آنها حتی پایگاهها و سربازان امریکایی را در خاک خود جای دادهاند و به این ترتیب عملاً تحت سلطه امریکا محسوب میشوند. شاید شگفتانگیز باشد، اما قطر نیز در زمره همین کشورها قرار دارد؛ کشوری که میزبان بزرگترین پایگاه نظامی امریکا در خاورمیانه است و از ۱۰ هزار نظامی آمریکایی میزبانی میکند، اما بهطور مستقیم هدف بمباران اسرائیل قرار میگیرد، بدون آنکه امریکا نهتنها از قطر در برابر تجاوز اسرائیل دفاع کند، بلکه حتی از یک اطلاعرسانی ساده پیش از انجام این حملات نیز خودداری ورزید.
با این حال، نخستوزیر قطر حتی پیش از دیدار با رهبران کشورهای اسلامی و عربی، بلافاصله پس از تجاوز اسرائیل به واشنگتن سفر کرد تا تعهد خدشهناپذیر کشورش به پذیرش سیطره بلامنازع واشنگتن را تجدید و تکرار کند و به سران خودکامه کاخ سفید اطمینان دهد که حمله اسرائیل چیزی را در رابطه میان قطر و امریکا تغییر نخواهد داد.
این در حالی است که علیرغم ابراز نارضایتی ترامپ از حمله اسرائیل به قطر، کاخ سفید پذیرفته که پیش از انجام این حمله در جریان قرار گرفته بوده، اما پس از آغاز آن قطر را مطلع کرده است؛ یک بازی ریاکارانه که نشان میدهد امریکا به اسرائیل برای حمله به قطر چراغ سبز نشان داده است.
امریکا همچنین از محکومیت ساده حملات اسرائیل به قطر نیز خودداری ورزید. مارکو روبیو، وزیر خارجه ترامپ، که همزمان با نشست سران کشورهای اسلامی و عربی در دوحه به تلآویو رفت، بهصراحت اعلام کرد که حمله اسرائیل به دوحه ضربهای به رابطه تلآویو و واشنگتن وارد نمیکند و امریکا همچنان به حمایت قاطع و همهجانبه از اسرائیل ادامه میدهد.
در چنین شرایطی، انتظار نمیرود کشورهای اسلامی و عربی که سران آنها در دوحه، پایتخت قطر، گرد هم آمدهاند، در نهایت به توافقات و تعهداتی دست پیدا کنند که در نتیجه آن، بدون وابستگی یا نیاز به امریکا، اروپا و سایر قدرتهای جهانی، توانایی دفاع مستقلانه در برابر تهدیدهای خارجی را به دست آورند و پیمانی دفاعی و امنیتی شبیه ناتو یا نسخههای شرقی آن ایجاد کنند.
آنها حتی از اتخاذ تصمیمهای ساده مانند قطع ارتباط با رژیم صهیونیستی و تحریمهای سیاسی و اقتصادی این رژیم نیز ناتوان هستند؛ زیرا نه امریکا اجازه میدهد و نه منافع کوتاهمدت خودشان. و این همان چیزی است که نشست دوحه را به نمایش انفعال در برابر اشغال تقلیل میدهد.
محمدرضا امینی – جمهور