سخنگوی طالبان میگوید که فعالیتهای رسانهای در افغانستان باید براساس "ارزشهای اسلامی، منافع ملی و اصول حرفهای" صورت گیرد.
ذبیحالله مجاهد در نشست «مبارزه مطبوعاتی، راهبرد و دیپلماسی» که از سوی انستیتوت دیپلماسی وزارت خارجه طالبان برگزار شده بود، بر ضرورت پرهیز از تفسیرهای نادرست، رفتارهای احساسی و لزوم حفظ صبر و بردباری در عرصه رسانهای تأکید کرد و تقویت اندیشه وحدت ملی و رعایت درک سیاسی را از نیازهای اساسی این حوزه دانست.
ذبیحالله مجاهد از معدود طالبانی است که پس از بازگشت این گروه به قدرت پوستاندازی کرد. او که پیش از آن، همواره مسئولیت خونینترین و مرگبارترین عملیاتهای تروریستی طالبان را به عهده میگرفت؛ اما پس از تصاحب قدرت توسط این رژیم، به یک چهره تکنوکرات تبدیل شد و با استفاده از تسلط قابل توجه خود به زبان فارسی، اقدام به توجیه سیاستهای تروریستی و خشونتهای سیستماتیک رژیم کرد.
آنچه به تازگی از زبان ذبیحالله مجاهد در توضیح دیپلماسی رسانهای طالبان ابراز شده، در راستای همین مأموریت تازه است؛ مأموریتی که تلاش میکند طالبان را تطهیر کند، میان اعمال تروریستی و شعارهای دروغین و ریاکارانه این گروه فاصله بیندازد و بهطور فریبکارانه، وضعیت جهنمی حاکم بر آزادی بیان و فعالیتهای رسانهای در افغانستان را مطلوب و ایدهآل جلوه دهد.
ذبیحالله مجاهد در حالی به پرهیز از تفسیرهای نادرست، صبر و بردباری و احتراز از رفتارهای احساسی توصیه میکند که حتی در دوره دوم حاکمیت رژیم طالبان بر افغانستان، دستگاههایی مانند استخبارات و نهاد مخوف امر به معروف و نهی از منکر هستند که امور مربوط به رسانهها را به عهده دارند و وزارت اطلاعات و فرهنگ که باید مرجع قانونی رسیدگی به وضعیت رسانهها و شکایتهای مربوط به اصحاب رسانه باشد، عملاً از حیز انتفاع ساقط شده و هیچگونه صلاحیتی در این زمینه ندارد.
گاه وضعیت آزادی بیان و فعالیتهای رسانهای در افغانستان به اندازهای بحرانی و تنشزا میشود که تصور میشود حتی ذبیحالله مجاهد نیز از صلاحیت لازم و کافی برای تأثیرگذاری بر دستگاههای تصمیمگیرنده در این زمینه برخوردار نیست و آنچه در رسانهها ابراز میکند، صرفاً تلاشی مذبوحانه برای توجیه وضعیت فاجعهبار موجود و تقلای ناکام برای سرپوش گذاشتن بر رفتارهای خشونتبار و رویکردهای تروریستی طالبان علیه اهالی رسانه است.
نمونه واضح آن، اقدامات وزارت امر به معروف و سازمان مخوف استخبارات طالبان علیه رسانهها و خبرنگاران طی سه هفته اخیر است. بر بنیاد گزارشها، در این بازه زمانی کوتاه، دستکم ۸ خبرنگار یا فعال رسانهای در سراسر افغانستان توسط این دو دستگاه بازداشت و زندانی شدهاند.
این اقدامات به وضوح نشان میدهد که کار رسانهای در زیر سلطه رژیم بدنام و سرکوبگر طالبان تا چه اندازه دشوار و سهمگین است و شعارهای دروغینی که از سوی افرادی مانند ذبیحالله مجاهد در این زمینه مطرح میشود، چگونه از واقعیتهای جاری در عرصه رسانهای کشور فاصله دارد.
نکته نگرانکنندهتر این است که دستگاههایی مانند امر به معروف و استخبارات طالبان عمدتاً بر پایه اتهامات واهی، ادعاهای کذب و اعترافات اجباری اقدام به ربودن، بازداشت و شکنجه اهالی رسانه میکنند و به این ترتیب، سایه رعب و وحشت طالبانی را روز به روز بر فضای کار رسانهای و فرهنگی در افغانستان گسترش میدهند.
این در حالیست که از آغاز سیطره مجدد طالبان در افغانستان، رسانهها و خبرنگاران دایره آزادیهای خود را محدودتر کردهاند و به خودسانسوری و پرهیز از فعالیتهای حساسیتبرانگیز روی آوردهاند؛ چیزی که با روح آزادی بیان، حتی با سختگیرانهترین تفسیرها و تنگ اندیشانهترین تعریفها نیز سازگار نیست.
اغلب رسانهها و خبرنگارانی که همچنان به فعالیت در افغانستان زیر سلطه طالبان ادامه دادهاند، کسانی هستند که قوانین ضد انسانی و محدودیتهای سرکوبگرانه رژیم حاکم را پذیرفتهاند و نهایت تلاش خود را به خرج میدهند تا سیاستها، منافع و اهداف رژیم حاکم را در محتوای رسانهای منعکس کنند. با این همه، بازداشتهای اخیر به وضوح نشان میدهد که طالبان با رسانهها، خبرنگاران و فعالان رسانهای خصومتی ذاتی و آشتیناپذیر دارند؛ زیرا از نظر آنها، هرگونه فعالیت رسانهای، حتی اگر در راستای سیاستهای رسمی رژیم باشد، ممنوع، حرام و تهدیدی علیه هویت و موجودیت این رژیم سرکوبگر، خشن و استبدادی است.
بنابراین، علیرغم دروغهای آشکاری که از زبان ذبیحالله مجاهد بیان میشود، این خصومت و خشونت نه چندان پنهان رژیم طالبان و دستگاههای بدنامی مانند امر به معروف و استخبارات است که رویکرد واقعی طالبان نسبت به رسانهها و خبرنگاران را منعکس میکند.
نرگس اعتماد – جمهور