همزمان با نشر گزارشها مبنی بر ممنوع شدن ارسال مکتوب به زبان فارسی دری در برخی ولایتهای کشور از سوی طالبان، نصیراحمد فایق، سرپرست نمایندگی دایم افغانستان در سازمان ملل، میگوید که این گروه با زبان فارسی بیگانه است.
فایق گفته که طالبان بیشتر در مدارس جهادی خارج از افغانستان، به زبان اردو و پشتو درس خواندهاند و با زبان فارسی آشنایی ندارند.
او تأکید کرده که زبانهای فارسی و پشتو همواره در مکاتبات دولتی مورد استفاده قرار گرفتهاند.
وی خاطرنشان کرده که برتری دادن یک زبان نسبت به زبان دیگر، سیاست گروههای تفرقهافکن و ضد وحدت مردم افغانستان است.
اگرچه طالبان بهطور رسمی گزارشها درباره حذف زبان فارسی از ادبیات حکومتی به جز برخی ولایتها را تکذیب کردهاند، اما حتی اگر این موضعگیری درست باشد و اساساً طالبان برنامهای برای حذف زبان فارسی از مکاتیب رسمی حکومت نداشته باشند، هیچ تردیدی وجود ندارد که سیاست نهایی طالبان از فارسیستیزی به سمت فارسیزدایی در حرکت است. آنان همانگونه که سایر حقوق مردم افغانستان را در راستای ایدئولوژی قومیشان زیر پا میگذارند، زبان فارسی را نیز تهدیدی برای هویت فرهنگی و تعلق قومی خود میدانند.
به عبارت دیگر، طالبان با وجود اینکه اکنون حاکمان واقعی افغانستان هستند و در تلاشاند تا بهعنوان یک دولت از سابقه تروریستی خود فاصله بگیرند، در این دوره، تروریزم فرهنگی بهجای تروریزم نظامی و امنیتی در اولویت برنامههای سیاسی و فرهنگی این رژیم قرار دارد و نوک پیکان تروریزم فرهنگی طالبان به سمت زبان فارسی و فارسیزبانان افغانستان نشانه رفته است.
اینکه در حال حاضر در مکاتیب رسمی ادارات دولتی طالبان بهجای تاریخ هجری خورشیدی از تاریخ هجری قمری استفاده میشود، یکی از دلایل عمده آن ـ بهجز ادعاهایی که در رابطه با اسلام و شریعت اسلامی مطرح میشود ـ زدودن زبان و فرهنگ فارسی از ادارات دولتی است.
بنابراین در حال حاضر، یکی از مسئولیتهای بزرگ نخبگان و فرهیختگان افغانستان، مقابله با تروریزم فرهنگی و تمام مظاهر و مصادیق آن است که از سوی رژیم طالبان بهطور جدی اعمال میشود.
اگر امروز یک مقاومت مؤثر در برابر تروریزم فرهنگی به رهبری طالبان در افغانستان صورت نگیرد، بدون شک این رژیم با تمام توان در راستای فارسیزدایی نهتنها در ادارات دولتی، بلکه در دانشگاهها، مراکز آکادمیک و آموزشگاههای دولتی و خصوصی اقدام خواهد کرد و به این ترتیب، زبان فارسی طی چند سال آینده بهشدت در افغانستان تضعیف خواهد شد.
اینکه طالبان رسماً با مظاهر تاریخی و تمدنی فارسی، از جمله نوروز باستانی مخالفت میکنند و آن را مصداق کفر و شرک میدانند، نیز بخشی از پروژه فارسیستیزی و فارسیزدایی در افغانستان است که تروریستهای فرهنگی کمر به انجام آن بستهاند.
نکته نگرانکننده این است که طالبان در زمینه فارسیستیزی و فارسیزدایی در افغانستان بهتنهایی تصمیم نمیگیرند، همانگونه که این قاعده در سایر حوزهها نیز صادق است.
فارسیستیزی و فارسیزدایی از دیرباز تاکنون یکی از پروژههای استعماری در منطقه بوده است. تاریخ شهادت میدهد که استعمار در این زمینه به توفیقاتی نیز دست یافته است که نمونه بارز آن برچیدن بساط زبان فارسی از فرهنگ ملی هند است. جمهوریهای آسیای مرکزی ـ بهویژه ازبکستان و تاجیکستان ـ نیز از دیگر نمونههای موفقیت استعمار در فارسیستیزی و فارسیزدایی محسوب میشوند.
با توجه به این واقعیتها، هیچ تردیدی وجود ندارد که طالبان نیز به نیابت از قدرتهای استعماری که این رژیم را بر سرنوشت مردم افغانستان حاکم کردهاند، مأموریت دارند تا زبان فارسی را در افغانستان ریشهکن کنند و به این ترتیب، بخشی از هویت فرهنگی و تمدنی بیش از ۷۰ درصد جمعیت کشور را نابود سازند.
بنابراین، مردم و نخبگان سیاسی و فرهنگی افغانستان اکنون در برابر یک مسئولیت تاریخی قرار دارند، و آن صیانت از زبان، فرهنگ، تاریخ، تمدن و مفاخر فرهنگی و ادبی کشور در برابر هجوم تروریزم فرهنگی است که از سوی طالبان رهبری میشود.
در این میان، هیچ اهمیتی ندارد که آیا گزارشهای اخیر مبنی بر حذف زبان فارسی از ادبیات اداری و دولتی رژیم طالبان درست است یا نه، زیرا این امر نهتنها چهره مخوف و هولناک تروریزم فرهنگی به رهبری طالبان را پنهان نمیکند، بلکه مسئولیت مقابله با این مدل تروریزم را برای نخبگان افغانستان مورد تأکید مجدد قرار میدهد و حفاظت از زبان، فرهنگ، تاریخ و تمدن فارسی در افغانستان را به مثابه یک مسئولیت ملی، به ضرورتی اجتنابناپذیر و فوری تبدیل میکند.
نرگس اعتماد - جمهور