به گزارش
خبرگزاری جمهور، دینمحمد حنیف وزیر اقتصاد رژیم طالبان در نمایشگاه هفته صنعت در کابل، تصویری تاریک از اقتصاد افغانستان ترسیم کرد. او اذعان داشت که کشور به دلیل نبود زیرساختهای صنعتی، حتی برای تأمین اقلام ابتدایی مانند دستار، تسبیح و جاینماز به کشورهای خارجی وابسته است.
حنیف در تلاش برای سرپوش گذاشتن بر ناتوانی طالبان در مدیریت اقتصاد، از بازرگانان داخلی خواست تا با سرمایهگذاری در بخش صنعت، این وابستگی تحقیرآمیز را کاهش دهند.
وزیر اقتصاد طالبان در ادامه به فاجعه بیکاری در کشور اشاره کرد و گفت: «جوانان زیادی به دلیل بیکاری راه مهاجرت در پیش میگیرند که در این مسیرها جان میدهند.»
گزارش سازمان بینالمللی مهاجرت (IOM) نشان میدهد که از سال ۲۰۲۱، حدود ۸ میلیون افغان به دلیل فقر، ناامنی و بیکاری کشور را ترک کردهاند، که ۸۵ درصد آنها به ایران و پاکستان که خود نیز اوضاع اقتصادی نابسامانی دارند، پناه بردهاند.
بر اساس دادههای UNHCR، تا پایان ۲۰۲۳، حدود ۶.۴ میلیون پناهجوی افغان در جهان ثبت شدهاند که بسیاری در مسیرهای غیرقانونی با قاچاق انسان، بازداشت و مرگ مواجه شدهاند.
گزارش های بانک جهانی نیز نشان میدهد که پس از تسلط طالبان در سال ۲۰۲۱، نرخ بیکاری در افغانستان دو برابر شده و بهویژه در میان جوانان ۱۴ تا ۲۴ سال، از هر سه نفر یک نفر بیکار است.
بنابر این گزارشها، اقتصاد افغانستان حدود ۲۶ درصد کوچکتر شده و محدودیتهای طالبان علیه زنان، از جمله ممنوعیت تحصیل و کار، فرصتهای شغلی را به شدت کاهش داده است.
طبق گزارش سازمان بینالمللی کار (ILO)، صدها هزار نفر از زمان تسلط طالبان شغل خود را از دست دادهاند، بهویژه در بخشهای زراعت، خدمات عامه و ساختوساز. این وضعیت، همراه با کاهش کمکهای بینالمللی و سیاستهای زنستیزانه طالبان، به افزایش مهاجرتهای اجباری منجر شده است. زنان و دختران، که بیش از ۷۰ درصد آوارگان داخلی را تشکیل میدهند، به دلیل ممنوعیتهای طالبان با آسیبپذیری بیشتری مواجه هستند.
این اعترافات تلخ در حالی مطرح میشود که طالبان از زمان تسلط مجدد، در اداره کشور ناکام مانده و افغانستان را به پرتگاه بحران اقتصادی و انسانی کشانده است.
کاهش کمکهای بینالمللی، نبود برنامههای انکشافی و سیاستگذاریهای آشوبناک، اقتصاد را فلج کرده و فقر و بیکاری را به اوج رسانده است. ضعف فاحش در حکومتداری طالبان، همراه با سرکوب اجتماعی و بیتوجهی به نیازهای اساسی مردم، نهتنها راهحلی برای معضل مهاجرت ارائه نکرده، بلکه با تشدید ناامیدی، جوانان را به سوی مرگ در مسیرهای مهاجرت سوق داده است.