روابط میان روسیه و طالبان با بیاعتمادی عمیق و نگاه شکاکانه دوطرفه همراه است. با وجود این، روسیه نخستین کشوری بود که طالبان را به رسمیت شناخت. این اقدام، اگرچه از منظر سیاسی اهمیت دارد، اما بحران بیاعتمادی میان دو طرف را تشدید کرده و طالبان را نسبت به پیامدهای این شناسایی، به شدت نگران ساخته است.
دستگاه استخبارات طالبان نیز به طور جدی درگیر رصد و پیگیری فعالیتهای احتمالی مشکوک روسها در قالب توریست، خبرنگار یا سایر پوششهاست.
پرسش اساسی این است که در بستر این بحران اعتماد، به ویژه در حوزه اطلاعاتی، مسیر همکاری میان طالبان و روسیه، به کدام سو انکشاف خواهد کرد؟ زیرا، طالبان در مکاتبات متعدد به نهادهای استخباراتی خود دستور دادهاند تا با توجه به تردیدهای موجود، انگیزه اصلی روسیه از این اقدام را شناسایی کنند. روابط فعلی میان روسیه و طالبان به شدت متشنج و پرتنش است و میتوان آن را در قالب یک وضعیت بحرانی و وخیم تحلیل کرد. اگرچه روسیه طالبان را به رسمیت شناخته، اما بیاعتمادی عمیق و نگاه شکاکانه بر روابط دو طرف سایه افکنده و این امر بر پیچیدگی و پویایی این مناسبات افزوده است.
در همین راستا، سراجالدین حقانی، رهبر شبکه حقانی و وزیر داخله طالبان، از دیدار با دیمتری ژیرنوف، سفیر روسیه در کابل، خودداری کرده است. بر اساس تصمیم شورای رهبری طالبان و با توجه به حساسیتهای آمریکا و غرب نسبت به پیشدستی روسیه در به رسمیت شناختن طالبان، مقرر شد که معاون حقانی با سفیر روسیه دیدار کند.
در کنار فضای بیاعتمادی، رقابتهای اطلاعاتی شدید، نگرانیها از گسترش ناامنی از افغانستان به آسیای مرکزی و فعالیت سایر سازمانهای اطلاعاتی در افغانستان، تصویر روشنی از نیت اصلی روسیه ارائه نمیدهد. پرسش مهم این است که چگونه میتوان از منظر اطلاعاتی، بیاعتمادی را مانعی جدی در مسیر همکاریهای فنی میان کابل و مسکو دانست؟ در حرفه اطلاعاتی، اعتماد اصل اساسی است؛ اما در عین حال، اتکا به منابع انسانی، ظرفیتهای مانور اطلاعاتی و وجود چالشها و فرصتها نیز اهمیت دارد.
با وجود تلاشهای چین، پاکستان و حتی مقامات امنیتی تاجیکستان برای ایجاد سازوکار مشترک اطلاعاتی با طالبان، روسیه از مشارکت مستقیم و آشکار در همکاریهای اطلاعاتی با طالبان خودداری کرده است. با وجود نفوذ و منابع اطلاعاتی قابل توجه در افغانستان، روسیه ترجیح داده فعالیتهای اطلاعاتی خود را به صورت درونسازمانی و بدون اتکا به طالبان پیش ببرد.
از منظر استراتژیک، روسیه به عنوان یک قدرت منطقهای، نگرانیهای جدی درباره ثبات و امنیت در مرزهای جنوبی خود دارد. طالبان، با سابقه فعالیتهای تروریستی و بیثباتکننده، تهدیدی مستقیم برای منافع روسیه محسوب میشود. این نگرانیها، سیاستهای محتاطانه و در عین حال تهاجمی روسیه را در پی داشته که شامل اقدامات اطلاعاتی و امنیتی در داخل و اطراف افغانستان است. روسیه تنها با اتکا به ظرفیتها و منابع اطلاعاتی خود میتواند تحولات افغانستان را رصد کند و هیچگاه اعتماد واقعی میان طالبان و روسیه شکل نگرفته و بعید است در آینده نیز شکل بگیرد.
در حوزه اطلاعاتی، روسیه به شدت درگیر رصد فعالیتهای مشکوک طالبان است، به ویژه در زمینه تروریسم، قاچاق مواد مخدر و توریستهای روسی که ممکن است به عنوان عوامل نفوذ و جاسوسی عمل کنند. این اقدامات نشاندهنده نگرانی عمیق روسیه از فعالیتهای مخرب طالبان و احتمال بیثباتی بیشتر در منطقه است. در مقابل، طالبان نیز از اقدام غیرمنتظره روسیه در به رسمیت شناختن این گروه، در حالی که سایر حامیان طالبان از این اقدام خودداری کردهاند، شگفتزده شدهاند و به دنبال کشف دلایل واقعی این تصمیم هستند. رهبران طالبان به اعضای خود هشدار دادهاند که به این اقدام روسیه با احساسات و هیجان واکنش نشان ندهند و در اقدامات آینده، محتاطانهتر عمل کنند.
ادامه بحران بیاعتمادی میان طالبان و روسیه میتواند به تشدید تنشها و حتی درگیریهای مستقیم یا غیرمستقیم منجر شود. روسیه ممکن است همکاریهای اطلاعاتی و نظامی خود را با کشورهای منطقه و غربی تقویت کند تا نفوذ طالبان را محدود سازد. در مقابل، طالبان نیز ممکن است به دنبال راهکارهای پنهانی برای حفظ روابط با روسیه و مدیریت بحران داخلی و منطقهای باشند. طالبان فعلاً از اقدام روسیه به عنوان گامی برای جلب شناسایی سایر کشورها، به ویژه متحدان روسیه، خرسند هستند؛ اما واقعیت این است که روسیه همچنان با بیاعتمادی و تردید به آینده این روابط مینگرد.
در این میان، هیچ وجه اشتراکی میان ایدئولوژی طالبان و دکترین امنیتی مسکو وجود ندارد. به عنوان نمونه، سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، بار دیگر بر ضرورت تشکیل حکومت فراگیر متشکل از همه اقوام افغانستان تأکید کرده است که نشاندهنده اوج بیاعتمادی روسیه نسبت به وضعیت افغانستان تحت سلطه طالبان است. روسیه، علیرغم تلاش برای نزدیکی اطلاعاتی با طالبان، همچنان گزینههای مختلف سیاسی و امنیتی را در افغانستان فعال نگه داشته است؛ از جمله حمایت ضمنی از جبهات ضد طالبان، زمینهسازی برای رشد گروههای مقاومت و تلاش برای ایجاد دیوار امنیتی در جنوب مرزهای خود.
در نهایت، وضعیت کنونی نشان میدهد که روابط میان روسیه و طالبان در مسیر وخیم و پرمخاطرهای قرار دارد و آینده این روابط به شدت وابسته به تحولات داخلی و منطقهای و همچنین سیاستهای خارجی دو طرف است. این وضعیت، تصویری هشداردهنده از آینده منطقه ارائه میدهد که نیازمند تحلیلهای دقیق و استراتژیک است.
در مواجهه با این شرایط، اتخاذ رویکردی واقعبینانه و پرهیز از احساسات در سیاستگذاری و دیپلماسی با روسیه ضروری است. روسیه در افغانستان نه متحد راهبردی قابل اعتمادی دارد و نه همچون غرب و رقبای خود میتواند از ابزار حمایت از تروریسم بینالمللی برای تأمین منافعش بهره ببرد. به همین دلیل، روسیه ابعاد بازی امنیتی خود را در افغانستان محدود نگه داشته تا حساسیت رقبایش را برنیانگیزد.
عبدالناصر نورزاد-
خبرگزاری جمهور