نگرانیهای امنیتی در فضای سیاسی آمریکا پس از قتل چارلی کرک بهشدت افزایش یافته است. برنامه حضور عمومی ترامپ در سالگرد حملات ۱۱ سپتامبر بهدلیل ملاحظات امنیتی تغییر کرد و سخنرانی او که قرار بود مقابل ساختمان پنتاگون برگزار شود، به حیاط داخلی این مجموعه منتقل شد.
عصر پنجشنبه، تهدید بمبگذاری در مقر کمیته ملی دموکرات در واشنگتن گزارش شد.
الکساندریا اوکاسیو-کورتز، نماینده دموکرات چپگرا، رویداد خود در کارولینای شمالی را بهدلیل نگرانیهای امنیتی و «به احترام کرک» لغو کرد.
چندین دانشگاه نیز که بهصورت تاریخی در میان سیاهپوستان آمریکا برجسته هستند، فعالیتهای خود را بهدلیل تهدیدهای احتمالی لغو کردند.
امریکا با قتلها و خشونتهای سیاسی بیگانه نیست؛ در کشوری که حمل سلاح آزاد است و لابی اسلحه همچنان از قدرت و نفوذ فوقالعادهای در ردههای بالای قدرت برخوردار است، نباید از قتلهایی مانند ترور جان اف. کندی و چارلی کرک شگفتزده شد؛ اما آنچه دیروز در امریکا رخ داد، بار دیگر این کشور را در شوک فرو برد. واکنشها به این رویداد کاملاً نشان میدهد که حجم شکاف میان جناحهای درگیر در جنگ قدرت تا چه اندازه عمیق و گسترده است و امریکا عملاً در آستانه یک بحران بزرگ ناشی از خشونت سیاسی قرار دارد.
چارلی کرک از طرفداران تندرو دونالد ترامپ محسوب میشد و در بسیج افکار عمومی، بهویژه طیف جوان و دانشگاهی، نقش مؤثری در حمایت از دیدگاههای محافظهکارانه و بحثبرانگیز ترامپ و تیم سیاسی پوپولیست او ایفا میکرد. به همین دلیل، ترور او ضربه بزرگی به تیم ترامپ وارد کرد و رئیسجمهور خودکامه امریکا را به واکنشی افراطی نسبت به یک قتل سیاسی واداشت. ترامپ در نخستین واکنش خود، این رویداد را به "چپ رادیکال" نسبت داد و وعده انتقام و مجازات داد. او در عین حال اذعان کرد که این لحظهای تاریک برای تاریخ امریکاست.
در این میان، برخی چهرههای برجسته حزب دموکرات انگشت اتهام را بهسمت خود ترامپ نشانه رفتند و دیدگاهها و مواضع او و طرفدارانش را عاملی تحریکآمیز برای تشدید خشونت سیاسی در ایالات متحده ارزیابی کردند.
با این حال، این رویداد بار دیگر گسلهای بحران در ایالات متحده را آشکار کرد؛ گسلهایی که تنها به آزادی حمل سلاح محدود نمیشوند، بلکه ابعاد آن بسیار فراتر از این موضوع است: تنشهای سیاسی، شکافهای طبقاتی، ظهور جریانهای رادیکال و راست افراطی، شیوع گسترده پوپولیسم و عوامگرایی، حاکمیت خودکامه و اقتدارگرا که در حال حاضر توسط ترامپ رهبری میشود، و مهمتر از همه، جنگ شدید قدرت و میل مضاعف به استفاده از ابزارهای خشونتبار برای حفظ موقعیت سیاسی که ترامپ میتواند پیشگام و سردسته این جریان محسوب شود؛ جریانی که امریکا را بیش از پیش به لبه پرتگاه نزدیک کرده است. در همین راستا، بسیاری از کارشناسان مسائل امنیتی و اجتماعی در ایالات متحده نسبت به وقوع جنگ داخلی هشدار میدهند.
اگرچه غالب واکنشها به ترور چارلی کرک، آن را بهمثابه حمله به دموکراسی، هدف قرار دادن آزادی بیان و ناقض ارزشهای لیبرالی ایالات متحده ارزیابی کردند، اما واقعیت این است که بهعقیده منتقدان، آنچه دیروز در دانشگاه یوتا رخ داد، حمله به آزادی بیان نبود، بلکه واکنشی طبیعی به سرکوب آزادی بیان توسط دولتهای اقتدارگرای حاکم بر ایالات متحده، بهویژه در سالهای اخیر بود.
صرفنظر از اینکه قتل هدفمند یک کنشگر سیاسی—حتی اگر حامی بدنامترین رئیسجمهور امریکا باشد—تا چه اندازه انسانی، اخلاقی، توجیهپذیر و قابل دفاع است، ترور چارلی کرک نمیتواند بیارتباط با سرکوب گسترده جنبشهای دانشجویی و محرومیت و مجازات دانشجویان معترض به بیعدالتی سیاسی و تصمیمات ضد انسانی ایالات متحده در قبال فجایع بزرگ انسانی در غزه و سایر کشورهای جهان باشد.
بهبیان دیگر، اگرچه برای درک دقیق هویت و انگیزه مهاجم از ترور چارلی کرک همچنان باید منتظر تعقیب و گریز افبیآی با قاتل این فعال سیاسی راستگرا و محافظهکار حامی ترامپ ماند، اما پیش از هر چیز نمیتوان واقعیت آشکار را نادیده گرفت: امریکای به رهبری ترامپ بیش از پیش مستعد خشونتهای مرگبار سیاسی شده است، زیرا او فضای سیاسی و دانشگاهی ایالات متحده را بهشدت دو قطبی کرده و به تقابل و شکاف میان جریانهای متضاد و متعارض عمداً و آگاهانه دامن زده است.
نتیجه رویکردهای رادیکال چهرههای افراطی مانند چارلی کرک و دونالد ترامپ و سیاستهای پوپولیستی و عوامگرایانه آنها این است که در امریکای تحت رهبری ترامپ، هیچکس احساس امنیت نمیکند، رویدادهای عمومی بهطور تحقیرآمیزی لغو میشوند، ناامنی و بیثباتی سیاسی حتی رویدادهای بزرگ مانند یادبود حملات ۱۱ سپتامبر در محوطه عمومی پنتاگون، مقر وزارت دفاع امریکا را نیز در بر میگیرد، و ترامپ که خود را قدرتمندترین رئیسجمهور جهان مینامد، بهطرز حقارتباری مجبور میشود سخنرانی خود را در راهرو داخلی پنتاگون انجام دهد.
محمدرضا امینی – جمهور