تحولات اخیر در عرصه جنگهای مدرن نشان داده است که فناوریهای پیشرفته، بهویژه در حوزههای ارتباطات ماهوارهای، هوش مصنوعی و تحلیل کلانداده نه تنها ابزارهای نوین نبرد را شکل میدهند، بلکه با فراهم کردن سرعت، دقت و گستره بیسابقه در عملیات میتوانند به تسهیل و تشدید جنایات جنگی نیز بینجامند.
این فناوریها، هنگامی که در اختیار ارتشهای متهم به نقض گسترده حقوق بشر قرار میگیرند، ماهیت خود را از ابزارهای پیشرفت فنی به سلاحهای راهبردی تغییر میدهند. همکاری شرکتهای فناوری آمریکایی با رژیم صهیونیستی در جریان جنگ غزه و حتی تجاوز آشکار اشغالگران به خاک جمهوری اسلامی ایران، بهویژه شرکت فضایی اسپیسایکس و زیرمجموعه ارتباطات ماهوارهای آن، موسوم به استارلینک، نمونه بارزی از این روند است که نشان میدهد چگونه توانمندیهای فناورانه میتوانند به بخش جداییناپذیر ماشین جنگی و سرکوب تبدیل شوند.
این همکاریها، در کنار فناوریهای نظامی شرکتهایی نظیر پالانتیر که سامانههای هدفگیری و پردازش اطلاعات را پشتیبانی میکنند به ایجاد زنجیره کشتار دیجیتل برای اشغالگران صهیونیست کمک کرده و بستر فنی لازم برای تداوم و گسترش حملات سیستماتیک علیه غیرنظامیان فلسطینی را به شکلی سازمانیافته، مستمر و با حداقل نظارت انسانی فراهم ساختهاند.
پیشینه همکاریهای فناورانه پالانتیر و اسپیس ایکس با رژیم صهیونیستی
شرکت پالانتیر از سال ۲۰۱۵ با ایجاد دفتر در تلآویو، حضور خود را در قلب اکوسیستم فناوری سرزمینهای اشغالی مستقر کرد و ارتباطات استراتیژیک عمیقی با نهادهای دولتی، نظامی و شرکتهای امنیتی این رژیم برقرار نموده است. این حضور فراتر از یک فعالیت تجاری صرف بوده و بستر لازم برای تبادل مستقیم دادهها، انتقال فناوری و همکاری عملیاتی را فراهم کرده است. بر اساس اعلامیه منتشر شده از سوی وبسایت رسمی پالانتیر، نقطه عطف این روند در ژانویه ۲۰۲۴ رقم خورد، زمانی که سه ماه پس از آغاز نسلکشی در غزه، توافق رسمی «شراکت برای فناوری نبرد» میان پالانتیر و ارتش رژیم صهیونیستی امضا شد.
این توافق، مشارکت شرکت مذکور در پروژههای مربوط به جنگافروزی اشغالگران را رسمیت بخشید و دسترسی صهیونیستها به فناوریهای پیشرفته تحلیل داده و هوش مصنوعی پالانتیر را تضمین کرد. این فناوریهای نظامی که توسعه دهندگان مدعی طراحی آنها برای «هدفگیری دقیق» هستند، در عمل به ابزارهایی برای شناسایی، رهگیری و هدفگیری سیستماتیک غیرنظامیان بدل شدهاند، به گونهای که نقش آنها در برنامهریزی و اجرای عملیات کشتار جمعی قابل چشمپوشی نیست.
از سوی دیگر، استارلینک نیز پیشتر در جنگ اوکراین نقشی فراتر از یک سرویس ارتباطی عادی ایفا کرده بود؛ این شبکه ماهوارهای توانست با فراهم کردن ارتباطات پایدار، حتی در شرایط قطع کامل زیرساختهای زمینی به ارتش اوکراین امکان دهد دادههای پردازششده توسط مدلهای هوش مصنوعی پالانتیر را که شامل تحلیل تصاویر پهپادی، ماهوارهای و گزارشهای میدانی بود، به خطوط مقدم منتقل کند.
این همافزایی که در ادبیات نظامی به «زنجیره کشتار دیجیتل» معروف شده، فرآیند شناسایی تا انهدام هدف را به شکلی سریع و هماهنگ تکمیل میکند و الگویی مشابه در غزه نیز وجود دارد. بر اساس گزارش سایت خبری رویترز در تاریخ ۱۴ فبروری، رژیم صهیونیستی استفاده از خدمات استارلینک در بیمارستان الشفاء را «برای مقاصد پزشکی» تأیید کرد، اما با توجه به سابقه استفاده دوگانه از این فناوری و ماهیت حساس این مرکز در نطقه نوار غزه، این اقدام میتواند پوششی برای ایجاد زیرساخت ارتباطی امن و پرظرفیت باشد که امکان همگرایی آن با سامانههای هدفگیری ارتش و شبکه فرماندهی-کنترل اسرائیل وجود دارد. چنین ادغامی، بهویژه در محیط جنگی غزه، میتواند نقش تعیینکنندهای در تسریع و هماهنگسازی حملات ایفا کند.
سابقه پرتاب ماهوارههای رژیم صهیونیستی با مشارکت اسپیسایکس
در دسمبر ۲۰۲۴، ماهواره ارتباطی پیشرفته «درور ۱» که توسط صنایع هوافضای رژیم اشغالگر قدس (IAI) طراحی و ساخته شده بود با استفاده از موشک فالکون ۹ اسپیسایکس از پایگاه فضایی کیپ کاناورال در ایالت فلوریدای آمریکا به مدار زمین پرتاب شد. این رویداد، دومین همکاری رسمی میان اسپیسایکس و صنایع هوافضای رژیم صهیونیستی و نخستین موفقیت عملیاتی آنها در این حوزه به شمار میرود.
ماهواره «درور ۱» (Dror 1) به دلیل وزن بالا و نیاز به استقرار در مدار زمینآهنگ یا ژئوسنکرون در فاصله ۳۶ هزار کیلومتری از سطح زمین، قادر به استفاده از پرتابگرهای اسرائیلی شاوِیت نبود و همین محدودیت فنی، اسپیسایکس را به گزینه اصلی و اجتنابناپذیر برای انجام مأموریت بدل کرد. این ماهواره بخشی از یک برنامه راهبردی بلندمدت برای تقویت توانمندیهای ارتباطی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی است که قرار است طی ۱۵ سال آینده به صورت مداوم در خدمت زیرساختهای امنیتی و نظامی اشغالگران صهیونیست قرار گیرد.
کارکردهای امنیتی و نظامی ماهوارههای ارتباطی
ماهوارههای ارتباطی در جنگهای مدرن، نه تنها نقش پشتیبانی عمومی را ایفا میکنند بلکه با فراهمسازی کانالهای امن و پایدار برای انتقال داده، فرماندهی و کنترل، به عناصر حیاتی عملیات نظامی تبدیل میشوند. این ماهوارهها میتوانند دادههای شناسایی و تصویربرداری را بهصورت بلادرنگ به مراکز فرماندهی منتقل کنند، ارتباط میان یگانهای رزمی و سامانههای پهپادی یا موشکی را برقرار سازند و حتی زیرساخت لازم برای جنگ الکترونیک و عملیات سایبری را فراهم آورند.
از این منظر، پرتاب ماهوارههای رژیم صهیونیستی توسط اسپیسایکس را نمیتوان اقدامی صرفاً تجاری یا علمی دانست، بلکه باید آن را بخشی از زنجیره تأمین فناوریهای راهبردی نظامی دانست که بهطور مستقیم میتواند در خدمت اهداف جنگی و عملیات علیه غیرنظامیان قرار گیرد.
پیامدهای حقوقی و اخلاقی همکاری فناورانه اسپیس ایکس و پالانتیر با اسرائیل
اساسنامه دیوان کیفری بینالمللی (ICC) بهویژه ماده ۲۵ آن و رویه قضائی دادگاههای بینالمللی یوگسلاویا سابق (ICTY) و رواندا (ICTR) تصریح میکند که هرگونه کمک مادی، فنی یا لجستیکی که نقش مؤثری در تسهیل، تسریع یا امکانپذیر کردن ارتکاب جنایات جنگی یا نسلکشی داشته باشد، میتواند مصداق «معاونت» در جرم تلقی شود.
این تعریف شامل ارائه ابزار، فناوری، داده یا خدماتی است که در عمل به اجرای مستقیم یا غیرمستقیم عملیات جنایتکارانه کمک کند. در همین راستا، همکاری اسپیسایکس در پرتاب ماهوارههای ارتباطی پیشرفته و ایجاد بستر ارتباطات ماهوارهای پایدار برای ارتش رژیم صهیونیستی بهوضوح در چارچوب این مفهوم قرار میگیرد و میتواند بهعنوان یک مصداق روشن «معاونت در جنایت» مورد پیگرد قرار گیرد.
ضرورت پاسخگویی شرکتهای فناوری
تجربیات پیشین، همچون دادگاه نورنبرگ نشان داد که مسئولیت کیفری محدود به آمران یا عاملان مستقیم جنایت نیست؛ بلکه طراحان، تأمینکنندگان، سرمایهگذاران و حتی مدیران ارشد شرکتهایی که آگاهانه خدمات یا تجهیزات خود را در اختیار رژیمهای سیاسی جنایتکار قرار میدهند، نیز میتوانند تحت پیگرد قرار گیرند.
در عصر حاضر که فناوریهای پیشرفته میتوانند مرز میان فعالیت غیرنظامی و نظامی را از بین ببرند، شرکتهای فناوری باید آگاه باشند که همکاری با رژیمی متهم به نسلکشی، علاوه بر تبعات اخلاقی و لطمه به اعتبار برند، میتواند آنها را در معرض تحقیقات قضائی و پیگرد بینالمللی در دادگاههایی مانند دیوان کیفری بینالمللی قرار دهد.
همکاری اسپیسایکس و پالانتیر با رژیم صهیونیستی، چه در حوزه پرتاب ماهوارههای ارتباطی و چه در زمینه فراهمسازی زیرساختهای پیشرفته ارتباطی در غزه، نه یک رویداد موردی بلکه بخشی از روند سازمانیافتهتری است که در آن فناوریهای نوین ارتباطات، ماهوارهها و تحلیل داده به ابزارهای تمامعیار جنگی بدل میشوند.
این روند، با پیوند خوردن به سیاستهای سرکوبگرانه و برنامهریزیشده رژیم صهیونیستی، ظرفیت فناوری را از سطح پشتیبانی عمومی به سطح تسهیلکننده عملیات نظامی و هدفگیریهای مرگبار غیرنظامیان ارتقا میدهد. نقش استارلینک در تضمین ارتباطات پایدار در مناطق تحت حمله و مشارکت اسپیسایکس در پرتاب ماهوارههای راهبردی، بهویژه در بستر ایجاد و پشتیبانی «زنجیرههای کشتار دیجیتل»، بهگونهای است که این اقدامات باید نه تنها در سطح رسانهای بلکه در قالب پروندههای قضائی جدی در نهادهای بینالمللی مانند دیوان کیفری بینالمللی و دادگاههای ویژه جنایات جنگی مورد بررسی و پیگرد قرار گیرند.