شناسایی طالبان از سوی روسیه؛ پیشروی تنهایی در میدان پرخطر ژئوپولیتیک؟

عبدالناصر نورزاد

14 سرطان 1404 ساعت 14:03



عبدالناصر نورزاد
بیایید برخلاف معمول، این تحلیل را با یک پرسش ساده اما کلیدی آغاز کنیم: آیا روسیه در مشورت با چین و قدرت‌های بزرگ دیگر، اقدام به شناسایی طالبان نمود؟ اگر پاسخ مثبت باشد، می‌توان گفت اجماعی منطقه‌ای و بین‌المللی درباره نظم نوین افغانستان تحت سلطه طالبان شکل گرفته است. اما اگر پاسخ منفی باشد، این پرسش مطرح می‌شود: روسیه تا کجا حاضر است برای این اقدام پرریسک و اثرگذار پیش برود و هزینه بپردازد؟

آنچه از زوایای مختلف تحلیل‌ها و نظریات درباره این اقدام غیرمنتظره روسیه برمی‌آید این است که مسکو احتمالاً بدون مشورت واقعی و رسمی با چین و سایر قدرت‌های بزرگ، اما با هماهنگی‌های ضمنی و تبادل پیام‌های اطلاعاتی محدود، طالبان را به رسمیت شناخت. این تصمیم بر مبنای منافع امنیتی و ژئوپولیتیکی روسیه گرفته شد؛ هرچند ممکن است با منافع حیاتی یا ضمنی سایر بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در تضاد قرار گیرد. با این وجود، مسکو این ریسک را پذیرفته و وارد یک تعامل سرنوشت‌ساز درباره آینده افغانستان شده است.

روسیه و چین اگرچه در جهت آمریکایی‌زدایی از منطقه، ایجاد زنجیره‌ای از اتحادهای واکنشی در برابر ایالات متحده، و طراحی ابتکارهای دیپلماتیک همسو عمل می‌کنند، اما تجربه نشان داده است که در لحظات حساس، مسکو گاه به‌تنهایی دست به اقدام می‌زند. افغانستان همواره میدان رقابت قدرت‌ها بوده است و روسیه هم بازیگری نیست که بدون محاسبه واکنش‌های دیگران، بی‌هراس عمل کند. هر حرکت روسیه و یا هر قدرت دیگری در این میدان، مبتنی بر محاسبه دقیق ریسک، امکان دفع حمله، و توان واکنش متقابل است.

چین در برابر این اقدام روسیه، سکوتی محاسبه‌شده و محتاطانه اختیار کرد تا هزینه اقدام متوجه خودش نشود و همزمان از این فرصت برای ارزیابی واکنش‌ها و آماده‌سازی بستر مناسب برای اقدامات احتمالی آینده بهره ببرد. این رویکرد محتاطانه نه‌تنها در سیاست‌های دیپلماتیک چین، بلکه در اقدامات امنیتی، توسعه‌طلبی‌های اقتصادی و ژئوپولیتیکی پکن نیز به چشم می‌خورد.

در واقع، هیچ اجماع واقعی یا همگرایی عمیق ایدئولوژیک میان روسیه، چین و ایران در زمینه نظم نوین جهانی وجود ندارد. آنچه این کشورها را در کنار هم قرار داده، مواجهه با چالش‌های مشترک و ناگزیر است، نه اتحاد فکری یا استراتژیک پایدار. شناسایی طالبان از سوی روسیه اکنون یک محک مهم برای سایر کشورها است تا واکنش‌ها، فرصت‌ها و تهدیدها را بسنجند.

روسیه این ماجراجویی را با محاسباتی که نزد خود موجه است، انجام داد و توقع
حمایت فوری از سوی چین و سایر متحدان را هم ندارد. در این بازی پرریسک، مسکو تنها ایستاده است و آماده است بهای این تصمیم را بپردازد. اقدام روسیه یک پیام ژئوپولیتیکی آشکار به غرب دارد: «ما می‌توانیم نظم دیپلماتیک منطقه را بدون رضایت یا مشارکت آمریکا بازآفرینی کنیم.»

در عمق این تصمیم، شاید اهداف اطلاعاتی و امنیتی نیز نهفته باشد: نفوذ در ساختار طالبان، مدیریت تهدیدهای تروریستی، و مقابله با تلاش‌های دشمنان مسکو برای تضعیف جایگاهش در منطقه. با این حال، خطر تکرار اشتباهات تاریخی و افتادن دوباره در باتلاق افغانستان همچنان وجود دارد.

در نهایت، این تصمیم روسیه می‌تواند برای متحدانش همچون چین و ایران نیز فرصت‌هایی برای مانور دیپلماتیک و امنیتی ایجاد کند، بدون آنکه هزینه‌های اصلی متوجه آن‌ها باشد. بدین ترتیب، مفهوم اجماع منطقه‌ای در قبال طالبان رنگ می‌بازد و چندجانبه‌گرایی محور شرق، بیش از پیش چهره‌ای پراکنده و منفعت‌محور به خود می‌گیرد.

روسیه این بار تنها، بدون مشورت واقعی با چین، ایران، هند و حتی غرب، تصمیم گرفت با تکیه بر اطلاعات و برآوردهای میدانی، حلقه نفوذش در افغانستان را گسترش دهد و پیام روشنی به رقبا بفرستد: آماده‌ایم تا هزینه‌های این بازی را بپردازیم.

عبدالناصر نورزاد- خبرگزاری جمهور


کد مطلب: 183669

آدرس مطلب: https://www.jomhornews.com/fa/article/183669/

جمهور
  https://www.jomhornews.com